در مورد ِ ارتودنسی ، بعد از اینکه یک سال و هشت ماه ، پیش ِ یه دکتر ِ بی سواد نتیجه نگرفتم ، انصراف دادم . خُب ، هم وقتم رفت ، هم اعصابم ، هم درد کشیدم و هم پولم رفت . گـُه توی دهنش . از من می شنوین ، هیچ وقت توی رودربایستی گیر نکنید و با آشنا کار نکنید . آشنا همیشه به آدم می رینه . هی خواستم بی خیال ِ ارتودنسی بشم . اما گفتم حالا که اینهمه زجر کشیده ام ، می رم پیش ِ یکی دیگه که جواب بگیرم . حالا ، بیست روزه که زیر ِ نظر ِ یکی از ارتودنتیست های شیـ ـراز هستم .
بیست روز پیش ، ارتودنتیست ، دو تا حلقه ی فلزی ، انداخت دور ِ دو تا از دندن های آسیاب ِ بالام ، برای هدگیر . این حلقه ها که همینطوری نرفتن جا . اولش بند ِ ارتودنسی رو به زور فرو کرد توی چهار تا شیار ِ بین ِ دندون هام . شش ساعت بعد ، درشون آورد و این حلقه رو گذاشت و چون جا نمی رفت ، یه میله گذاشت لای دندون هام و گفت گاز بزن . توی این دو سال ِ ارتودنسی ، هیچ چیزی رو اینقدر محکم گاز نزده بودم . خلاصه گاز می زدم و این حلقه فرو می رفت بین ِ دندون هام . حسابش رو بکنید ، پوست ِ تُخمه که می ره لای دندون ِ آدم ، چقدر درد داره . حالا اینا حلقه های فلزی بودن که به زور فرو شدن لای دندون هام . درد ِ این که گذشت ، اومدم دو تا دندون ِ عقلم رو کشیدم . یَک فشاری به فکّم اومد که نگو . کم مونده بود دکتره پاش رو هم بذاره روی دندون های پائینم و فشار بده سمت ِ پائین . ده روز به خاطر ِ اینکه فکّم درد می کرد و دو تا حفره هم به اندازه ی چال ِ مستراح توی دهنم بود ، درد کشیدم . حالا هم چند روزه که هدگیر گذاشته ام . هدگیر ؟ یَک عذاب ِ الیمیه که نگو . غیر از اینکه دندون هام به شدت دردناکن و انگار میخ دارن فرو می کنن توی لثه ام ، هیچی هم نمی تونم بخورم . به دلیل ِ وجود ِ آدم های بی شعور در محل ِ کار ، اونجا هدگیر نمی زنم . برای اینکه نتیجه بده ، از وقتی میام خونه ، تا فردا صبح که برم سر ِ کار ، این توی دهنمه . و برای اینکه نتیجه بده ، فقط برای ناهار و شام درش میارم و سریع مسواک می زنم و دوباره می ذارمش . پس ، منی که جام توی یخچال بود ، حالا هیچی که نمی تونم بخورم به کنار ، آب هم نمی شه با این وسیله خورد . با یه خفّتی ، به زور با نی می خورم . چون لب هام به هم نمی رسه . در واقع دائم دهنم بازه . شب ها دور از بقیه می خوابم و دو تا بالش اینطرف اونطرفم می ذارم که صورتم نره روی زمین . انگار توی قبر خوابیده ام . تاااازه ، چون دندون ِ بالا و پائینم با کش به هم وصل شده ان ، دهنم رو نباید زیاد باز کنم . در نتیجه از داد و هوار خبری نیست . خدای من ! با این وسیله حتی نمی شه تُـف کرد !
می دونی همه ی این دردسرها به خاطر ِ چیه ؟ اونی که یعنی دوستم داشت ، وقتی برای اولین بار بهش لبخند زدم ، توی ذوقم زد و با اینکه بعدش به هم زدیم ، رفتم ارتودنسی کردم . دندون هام از نظر ِ ظاهری مشکلی ندارن ، و خیلی هم ردیف هستن ، اما اگه بخوای استانداردش رو در نظر بگیری ، باید روشون کار بشه . همه می گن تو که دندون هات مشکلی نداشت . آره . مشکلی نداشت اما ، اون ، بی دلیل ناراحتم کرد و خواستم روش رو کم کنم . حالا هم که نیستش که ببینه من چقدر دارم اذیت می شم .
خلاصه که دو ساله که داغونم .