دیشب خواستم در مورد ِ روز زن بنویسم ، اما عینهو جسد افتاده بودم ، و بیهوش شدم : )
روز ِ زن بود ، زنگ زد ، در مورد ِ کادو گفت ، و گفت "روز ِ ت مبارک خوشکلم" . بهم گفت "تو نفس ِ منی ، تو گل ِ منی" . آخی . اون روز توی نوستالژی ها اون برگه رو پیدا کردم . یه بار که رفتم دستشویی ، دیدم یه کاغذ رو گذاشت بالای شیشه ی در ِ دستشویی ، که رووش با خط ِ لب نوشته بود "دوستت دارم" ، یه قلب هم کنارش کشیده بود . تا چند روز اون اونجا بود . از اون در ، کلی خاطره دارم . اینکه داشت حمام می کرد ، بی خبر رفتم پشت ِ در ، دستم رو گذاشتم روی شیشه ، دستش رو از اونور ِ شیشه چسوند به دستم . اینکه داشت صورتش رو اصلاح می کرد ، در رو باز کردم و فقط دستم رو فرستادم توو ، کاغذ ِ یادداشت ِ چسبی ِ قلبی شکل رو ، که رووش نوشته بودم "دوستت دارم" ، چسبوندم روی شیشه از طرف ِ اون ، و در رو بستم . اون کاغذ درست بالای جای لبم بود . همون جای لبی که وقت حمام کردنش لبم رو چسبوندم به شیشه ، شیشه رو بوسیدم ، یعنی دارم می بوسمش ، و طرح لب ِ جیگری رنگم ، تا چند روز روی شیشه بود .
