سردنده ی خوشگل ِ ماشینم رو یادتونه ؟

تاوان ِ خوشگلی ِ این سردنده ی فلزی رو "من" باید پس بدم. تابستون، هر وقت ماشین رو توی آفتاب پارک می کردم، دستم می سوخت، سه تا دستمال کاغذی می ذاشتم کف دستم و تا خونه که می رسیدم، باز این سردنده، عین ِ آتیش بود. تابستون تمام شد، دلم خوش، که دیگه راحت شدم. حالا توی این سرما، هر چی لباس گرم پوشیده باشی، این سردنده که یخه، همشون رو نابود می کنه. صبح زود و آخر شب، هر بار دنده عوض می کنم، یخ می کنم.





رنگ سال 2013 رو یادتونه نوشتم ؟

اینم رنگ ِ سال 2014 : سرخابی ِ درخشان (ارکیده ی بنفش)





دارم یه فروشگاه راه می اندازم. تنوع محصولات زیاده. اما هنوز عکس از چیزهایی که قراره توی فروشگاه بذارم، تهیه نکرده ام. غیر از کیف، به زودی کوسن، پادری، زیورآلات و غیره هم به محصولات فروشگاه اضافه می کنم. فعلاً استارت یه رؤیا رو زده ام. با یه کیفیت متفاوت شروع می کنم. به امید اینکه به زودی به چیزی که  سال هاست توی ذهنم تصویرسازی کرده ام، برسم.


فروشگاه دست سازهای من






تا وقتی گوگل ریدر رو داشتیم، من هر روز وب گردی می کردم و بلاگ می خوندم. و از پُست جدید ِ وبلاگ ها و سایت های مورد علاقه ام غافل نمی شدم. اما بعدش که تق و لق شد، وب خونی ِ منم کنسل شد. امروز سَرو AOL reader رو بهم معرفی کرد، که یه نوع ریدر هست و زیاد تفاوتی با گوگل ریدر سابق نداره. من که خیلی خوشحالم از اینکه دوباره فیدها رو کنار هم دارم و هیچ پُستی از دستم در نمی ره.

 

وقتی وارد این سایت می شید، sign in رو می زنید و با یوزر جی میل ، توییتر ، یا فیس بوکتون وارد می شید. بعد، از طریق علامت ِ به علاوه ی سمت چپ صفحه، فید یا آدرس بلاگ و سایت مورد نظرتون رو وارد کنید. کسایی که با گوگل ریدر کار کرده اند، این ریدر هم براشون آسونه . و اگه کسی سوالی براش پیش اومد، بپرسه ، بهش جواب می دم : )





فندق الآن سه سال و نیمشه. خیلی نیست که می شینه پای یه کارتون طولانی. ولی خب الآن کارتون رو کامل نگاه می کنه. شده که در روز سه بار هم کامل نگاش کنه. همه ی کارتون ها رو یهو براش نمی ذارم. صبر می کنم یه کارتون رو خوب ، و چند بار ببینه، بعد یه کارتون جدید براش می ذارم. یه بار کارتون اسباب بازی ها براش می ذارم، که همه ی اسباب بازی ها رو کنار هم ببینه. یه بار کارتون پری ها براش می ذارم، که مثلاً با پری آشنا بشه. یه بار کارتون حیوون ها، مثلاً شیرشاه می ذارم که با حیوون های جدید آشنا بشه. توی کارتون شیرشاه، با شیر، گورخر و کفتار آشنا شد. خب، دیشب براش عصر یخبندان رو گذاشتم. از سید که خیلی خوشش اومده بود و بلند می خندید و دائم اداش رو در می آورد.


داره کارتون عصر یخبندان رو می بینه، خواهری به ماموت اشاره می کنه، بهش می گه "ببین عمه! این فیله". نگاش می کنم می گم: "این فیله؟ پس کو گوشش؟ ماموت یه حیوون ِ جداست. تو روی ماشین های یخچالدار، عکس و اسم ماموت رو ندیده ای؟ این توی یخبندون زندگی می کنه". بعد کرگدن ها میان، خواهری می گه"ببین، اینا گراز هستند". چشمام گرد می شه نگاش می کنم. می گه مگه نیستند؟ می گم "گراز این اندازه ست؟ گراز شاخ داره؟ این کرگدنه. انگار به جای اینکه برای فندق کارت حیوونا بخرم، باید برای تو بخرم". بعد یه جای کارتون اسم کرگدن میارن، یهو خواهری رو به من می گه : "من گفتم کرگدن هستنا". فقط نگاش می کنم، به گیجی ِ خودش پی می بره. خلاصه علاوه بر فندق، خواهری هم دو تا حیوون یاد گرفت.

                                                                                   

                

                         

 

پی نوشت:

الآن رفتم در مورد ماموت ها خوندم، می بینم از نژاد فیل ها هستند. و ظاهراً منقرض شده اند. ولی در هر صورت فیل نیست که. هست ؟







طی گرفتن زیرنویس فیلم و مدل بافتنی، رسیدم به یه سایت آشپزی! متوجه شدم که هر چیزی توی این سایت هست، یا از خمیر پیتزا ساخته شده، یا خمیر پیراشکی یا خمیر یوفکا. نگو این سایت رو کلاً شرکت سازنده ی این سه نوع خمیر راه اندازی کرده. چه زحمتی کشیده و چه کار قشنگی کرده. من می خوام با سپید هماهنگ کنم و در یک صبح جمعه ی قشنگ پاییزی، سوسیس با ورقه های یوفکا ، و کاپ پیتزا با یوفکا رو بسازیم. این خمیر یوفکا رو چون تا حالا اینجا ندیده بودم، از طریق همین سایت و نمایندگی اش توی استانمون پیگیری کردم و می خوام برم بخرم. یه بار با خمیر  ِ آماده می سازیم، یه بار هم خمیرش رو خودمون می سازیم، ببینیم کدوم بهتره (طرز تهیه ی خمیر یوفکا). هر وقت ساختیم، عکس می گیرم و گزارشش رو می نویسم. اگه هم شما زودتر ساختید، بیاید گزارش بدید : )

                                            

این کاپ پیتزا رو، تصمیم دارم با تخم مرغش رو هم بسازم. یعنی طوری که مثلاً روی نون تست، خمیر، یا کالباس که توی قالب کاپ کیک گذاشته شده، تخم مرغ می شکونی و می ذاری توی فر، ماکرو یا هرچی. و این شکلی می شه. 1 ، 2 ، 3 ، 4


یه نوع پرتزل هم هست که عین همون سوسیس با ورقه های یوفکا می شه ساختش. می شه هم مثلاً خمیر از نونوایی گرفت و به جای خمیر یوفکا استفاده کرد. درسته ؟ 1 ، 2







در مورد کلاس هایی که می رم ، باید بگم کلاس های فیلمنامه نویسی ، داستان نویسی (داستان کوتاه) و نمایشنامه نویسی می رم . نقد فیلم هم می رفتم ، که به دلیل عدم تدریس توسط استاد و تبدیل کلاس نقد فیلم به سینمای خانگی و سه ساعت نشستن روی صندلی خشک پلاستیکی و فیلم دیدن ، به علاوه ی سرمای کولر و آب نخوردن قبل از کلاس که مبادا دستشویی لازم بشم و دستشویی هم دم گوش استاد و بچه هاست ، و همچنین چشم درد و سر درد به دلیل تاریکی اتاق و نور تلویزیون ، ولش کردم.

                                  

یهویی یه موسسه همه ی اینا رو برگزار کرد ، البته رایگان : )  فرصتی شد و منم از همه ی کلاس هاش استقبال کردم. و عینهو کلاس های دانشگاه ، چهار روز در هفته ، عصرها می رفتم کلاس ، و بقیه ی روزها و پنجشنبه و جمعه هم می نشستم فقط فیلم می دیدم، در نتیجه اصلاً وقت کافی برای آپ کردن نداشتم.

 

کلاس فیلمنامه نویسی رو فقط به خاطر اینکه مراحل نوشتن فیلمنامه رو یاد بگیرم ، تا الآنش خودم رو راضی کرده ام که ادامه بدم . کلاس نمایشنامه نویسی ، استاد خیلی خوب و با سوادی داره و خیلی خوب هم درس می ده. نوشتن نمایشنامه و فیلمنامه خیلی با هم تفاوت داره. نمایشنامه خیلی محدودتر از فیلمنامه ست. باید بشینم تئاتر هم ببینم. دیدن دو تئاتر خیلی کمکم کرد برای کنار اومدن با محدودیت های نمایشنامه. کلاس داستان نویسی رو بیشتر از همه دوست دارم. چون هم استادش متشخص هست ، هم برای منی که وقت ندارم ، داستان کوتاه بهترینه.

 

به خاطر این دوره ها ، حتی کلاس داستان ، که گاهی در مورد بعضی فیلم ها صحبت می شه ، نشستم و هی فیلم دیدم و هی فیلم دیدم .



فیلم هایی که امسال دیده ام :

The Shawshank Redemption (1994)

The Godfather I (1972)

The Godfather II (1974)

Life Is Beautiful (1997)

Schindler's List (1993)

Amelie (2001)

Three Colors - Red (1994)

Three Colors - White (1994)

Pulp Fiction (1994)

Taxi Driver (1976)

To Rome with Love (2012)

Midnight in Paris (2011)

Persona (1966)

4 Months, 3 Weeks And 2 Days (2007)

12 Angry Men (1957)

American beauty (1999)

A Serious Man (2009)

Scent of A Woman (1992)

Annie Hall (1977)

Amadeus (1984)

Amour (2012)

Barton Fink (1991)

Basic Instinct (1992)

Being There (1979)

Bicycle Thieves (1948)

Blow-up (1966)

Cat on a Hot Tin Roof (1958)

Chinatown (1974)

Cold Mountain (2003)

Donnie Brasco (1997)

Fargo (1996)

Goodfellas (1990)

Goya's Ghosts (2006)

Legends of the Fall (1994)

M (1931)

Million Dollar Baby (2004)

Mystic River (2003)

One Flew Over the Cuckoos Nest (1976)

Psycho (1960)

Raging Bull (1980)

Sophie's Choice (1982)

The Impossible (2012)

Roman Holiday (1953)

Shutter Island (2010)

Beasts Of The Southern Wild (2012)

Citizen Kane (1941)

Casablanca (1942)

The Motorcycle Diaries (2004)

The Piano teacher (2001)

The Seven Year Itch (1955)

To Have and Have Not (1944)

Tokyo Story (1953)

True Grit (2010)

Unforgiven (1992)

Vertigo (1958)

Driving Miss Daisy (1989)

Hotel Rwanda (2004)

It's a Wonderful Life (1946)

The Departed (2006)

Mama (2013)

The Deer Hunter (1978)

The Dictator (2012)

The Master (2012)

The Prestige (2006)

What To Expect When You're Expecting (2012)

Night And Fog ( Nuit et Brouillard ) ( 1955)

The Croods (2013)

The Great Gatsby (2013)

Silver Linings Playbook (2012)

The 40 Year Old Virgin (2005)

Happy-Go-Lucky (2008)

Changeling (2008)

Coco Before Channel (2009)

English Vinglish (2012)

Hope Springs (2012)

Date Night (2010)

Burlesque (2010)

The Past (Le passe) (2013)

Road to Perdition (2002)

Adaptation (2002)

Signs (2002)


فیلم هایی که قبلاً دیده ام :

Saving Private Ryan (1998)

The English Patient (1996)

La Strada (1954)

Funny Games (2007)

The King's speech (2010)

Year One (2009)

We Need To Talk About Kevin (2011)

Memento (2000)

Extremely Loud & Incredibly Close (2011)

Black Swan (2010)

The Apartment (1960)

The Artist (2011)

Bridesmaids (2011)

Bridget Jones - The Edge of Reason (2004)

Bridget Jones's Diary (2001)

Little Miss Sunshine (2006)

Rear Window (1954)

Monster's Ball  (2001)

Monty Python's Life of Brian (1979)

The Truman Show (1998)

Thelma & Louise (1991)

The Five Year Engagement (2012)

The Pink Panther (2006)

The Pink Panther II (2009)

The Kids Are All Right (2010)

Unfaithful (2002)

When A Man Loves A Woman (1994)

Titanic (1997)

Some Like It Hot (1959)



و خیلی فیلم ها هستند که یا اونا رو نصفه دیده ام، یا کامل دیده ام و چون پاکشون کرده ام، در نتیجه اسماشون رو یادم نبود که لیست کنم. و همچنین حدود صد و هفتاد تا فیلم هست که گذاشته ام توی یه پوشه ، که در اولویت دیدن هستند. و حدود سیصد تای دیگه دارم برای بعد از این پوشه : )


درسته که لیست کردن این فیلم ها، وقت بُرد، ولی دلیل نذاشتن ِ لینک تک تک این فیلم ها، این بود که گردنم درد گرفت. خودتون که می دونید، گردن ِ من سابقه داره و دنبال بهانه می گرده که من رو بفرسته برای خرید کلار گردن. حالا بعداً در مورد بعضی از این فیلم ها، پُست می ذارم و لینک می دم.








ﺑﻪ ﻓﺼﻞ ﻓﺼﻞ ﺗﻮ ﻣﻌﺘﺎﺩﻡ


ﻣﻦ ﺍﺯ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺗﻮ ﺍﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻢ ﭘﺮﻫﯿﺰ
ﮐﻪ ﺍﻧﻌﻄﺎﻑ ﺗﻮ، ﯾﮑﺴﺎﻥ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺩﺭ ﻫﺮ ﭼﯿﺰ
ﺗﻔﺎﻫﻤﯽ ﺍﺳﺖ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﻭ ﮔﻞ ﺳﺮﺥ
ﺭﻓﺎﻗﺘﯽ ﺍﺳﺖ ﻣﯿﺎﻥ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﻭ ﭘﺎﯾﯿﺰ
ﺑﻪ ﻓﺼﻞ ﻓﺼﻞ ﺗﻮ ﻣﻌﺘﺎﺩﻡ ﺍﯼ ﻣﺨﺪﺭ ﻣﻦ
ﺑﻪ ﺟﻮﯼ ﺗﺸﻨﻪ ﯼ ﺭﮒ ﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﺑﺮﯾﺰ ﺑﺮﯾﺰ
ﻧﻪ ﺁﺏ ﻭ ﺧﺎﮎ، ﮐﻪ ﺁﺗﺶ، ﮐﻪ ﺑﺎﺩ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺪ
ﭼﻪ ﺻﺎﺩﻗﺎﻧﻪ ﺗﻮ ﺑﺎ ﻣﻦ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﯼ- ﻣﻦ ﻧﯿﺰ
ﺍﺳﯿﺮ ﺳﺤﺮ ﮐﻼﻡ ﺗﻮﺍﻡ، ﺑﮕﻮ ﺑﻨﺸﯿﻦ
ﻣﻄﯿـﻊ ﺑﺮﻕ ﭘﯿﺎﻡ ﺗﻮﺍﻡ، ﺑﮕﻮ ﺑﺮﺧﯿﺰ
ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﻭﺳﻌﺖ ﭘﺮﻭﺍﺯﺕ ﺍﯼ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﻣﺨﻮﺍﻥ
ﮐﻪ ﻭﺍ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ ﺍﯾﻦ ﻗﻔﻞ ﺑﺎ ﮐﻠﯿﺪ ﮔﺮﯾﺰ


                                                                  محمد علی بهمنی

                                                                          'هیچ'







به دلیلی ، مجبور شدیم انباری بزرگ گوشه ی حیاط رو بریزیم بیرون . یعنی اونا ریختند و من هی نظارت می کردم می گفتم اینا رو چرا نگه داشته ای ؟ بریز دور. اون رو بنداز دور. این رو بنداز دور. همین که نوبت به کتاب های آشغال خودم و جزوه های دانشگاهم رسید، گفت بریزم دور، گفتم دست به اینا زدید، خودتون می دونید.

 

خلاصه الآن حیاط ما عینهو خونه ایه که تازه اثاثش رو با کامیون خالی کرده اند. و با کل اثاثیه ی قدیمی، دیدار تازه کردیم. از جمله اسباب بازی های دوران بچگی. از تختی که رووش تشک ها رو می ذاشتیم، برای خودم غولی ساخته بودم. اما الآن می بینم این که خیلی کوچیکه. تختی که جای قهر کردن ها و فرار کردن ها و کلاً قایم شدن ِ من بود. همیشه تند می دویدم و می رفتم بالای رختخواب ها می نشستم.





یه مدت نبودم . واقعاً گرفتارم . کار ، کلاس ، خواب. کار ، کلاس ، خواب. کار ، کلاس ، خواب. کار ، کلاس ، خواب. قول می دم دیگه مرتب بنویسم . در مورد کلاس هم می نویسم .

                                                              

می گم قول می دم دیگه مرتب بنویسم ، می گه تو هر بار بعد از یه مدت می نویسی ، باز می ری تا کی که دوباره پست بذاری. می گه بهتره تعطیلش کنی .


نه دیگه. از این به بعد حتماً می نویسم. حتماً که نباید مفصل و چند صفحه ای باشه. مشکل من اینه که می خوام حتماً بشینم طولانی بنویسم و با عکس و ... ، که اصلاً وقتش رو ندارم.




بپر بپر



 

الآن داشتم فیلم Happy-Go-lucky  رو می دیدم ، دختره می رفت ترامپولین ، یهو دلم خواست . دلم می خواست می رفتم و همچین می پریدم و هی می افتادم و باز می پریدم ، تا گرفتگی عضلاتم رفع بشه . یه هفته است انگار تریلی 18 چرخ از روم رد شده . اصلاً چرا ترامپولین برای بزرگسالان وجود نداره ؟ من دلم هیجان و بپر بپر می خواد .