خُب من اینهمه اسم  ِ کیمچی رو توی سریال ِ سامسون شنیده بودم ، تا اینکه بالاخره امشب کیمچی خوردم . کیمچی ِ ساخت ِ مادر  ِ جی یون . بعدش هم جی یون رفت و برامون نودل ِ تند و نودل ِ معمولی ساخت و آورد خوردیم . برای اینکه بدونم اون سوپ ِ جلبک ِ دریایی که سامسون روز  ِ تولدش بالای کوهستان ِ هالا خورد ، چه مزه ای داره ، جلبک رو هم خوردم . بیچاره گفت می تونی نخوری . اما خوردم . بد نبود که .

 

امشب یه کانال به کانال هامون اضافه شده بود . قبلاً فارسی و انگلیسی حرف می زدیم ، امشب کـُره ای هم اضاف شده بود . جی یون به خواهر شوهرهاش کـُره ای یاد داده بود ، یه وقتایی برای هم می پروندن ، منم اعتراض می کردم و می گفتم کـُره ای حرف نزنین . من یه وقتایی شاخم در می اومد وقتی دختر عمه فارسی حرف می زد ، جی یون به انگلیسی جوابش رو می داد . توی این مدت ِ کم ، چطور فارسی رو خوب یاد گرفت ؟ باهوشه یا علاقه مند ؟ بعضی وقت ها من به تلفظ ِ خودم شک می کردم . حالا متوجه شده ام که انگلیسی رو با لهجه حرف می زنه : )

 

دل ِ همه ی اونایی که ، مثل ِ من ، مدتیه در به در دنبال ِ آهنگ های عاشقانه ی کـُره ای می گردن ، آب . جی یون 110 تا آهنگ برام رایت کرد روی سی دی . کَسی نمی دونه که من چقدر با آهنگ های کـُره ای آروم می شم . اینقدر بهم آرامش می دن این آهنگ های آروم و عاشقانه شون . این آهنگ ها من رو می برن به روزهای صورتی ِ عاشقی ام . من رو یاد ِ گریه های سامسون و گریه های ناسانگ شیل می اندازن . چقدر برای ناسانگ شیل گریه کردم خُدا . 

 

 

پی نوشت :

مهمون ها می خوان برن . به من می گه "ایت ایز تایم فُر خدافظی ؟"